گاهی در این همه بحران و نابسامانی، این سوال به ذهن می‌آید که در شرایط فعلی چه کاری می‌توانیم بکنیم؟ به تعبیر دیگر به جای نق زدن و منفی بافی که این روزها از زمین و آسمان می‌بارد و البته قابل سرزنش هم نیست، در دایره نفوذ خود چه کُنشی می‌توانیم داشته باشیم تا "حال" خودمان و دیگران "کمی" بهتر شود؟

هریک از ما با رعایت چند نکته ساده می‌توانیم سهم بزرگی در عبور از این بحران داشته باشیم.

۱- سبد اقتصادی خانواده خود را در جهت کاستن فرهنگ مصرف گرایی، مورد بازبینی قرار دهیم. مثلا اگر الان پیراهن، کفش، مانتو ... به اندازه رفع نیازهای معمول خود در اختیار داریم، دلیلی ندارد برای ارضاء روحیه تنوع طلبی خود اقدام به خرید این اقلام نماییم. یا اینکه خریدهای اقلام خوراکی را به موارد ضروری کاهش دهیم. دلیلی ندارد که همواره در یخچال ما میوه‌هایی مانند هلو و گلابی و شلیل و ... وجود داشته باشد. استفاده از وسیله نقلیه شخصی را تا حد امکان کاهش دهیم. تشریفات و پذیرایی ها را در دورهمی‌ها و میهمانی‌های خانوادگی و دوستانه کاهش دهیم.

۲- از "خود خوار انگاری" به شدت اجتناب کنیم. در شرایط موجود تکرار این عبارت که "ما ایرانی‌ها..." و بعد مجموعه‌ای از جملات و عبارات تحقیرآمیز را آوردن، سمی مُهلک و جانکاه است و ریشه در ناآگاهی و جهل نسبت به تاریخ و هویت ایرانی دارد. تلاش کنیم بخصوص در مواجهه با جوانان دستکم به این انگاره نادرست دامن نزنیم.

۳- مهر بورزیم و همدلی کنیم. این مهرورزی می‌تواند در محیط خانواده، کار، صف اتوبوس، مترو، تاکسی یا هر مکان خصوصی یا عمومی انجام گیرد. اگر راننده تاکسی بدخلق و عصبانی است و با ما تندی می‌کند، به جای مقابله به مثل با آرامش با او سخن بگوییم. بگوییم شرایطش را درک می‌کنیم، از خانواده‌اش بپرسیم و بگذاریم احساس کند، ما هم "مثل" او هستیم. باور کنید جامعه امروز ما بیش از هر زمانی به مهرورزی محتاج است.

۴- دانش و آگاهی خود نسبت به تاریخ و هویت ایرانی را افزایش دهیم. در دام گزاره‌های شبه علمی فضای مجازی که اغلب بدون منابع موثق نشر می‌یابد نیفتیم. تا از صحت یک گزارش اطمینان نیافته‌ایم آن را بازنشر نکنیم. بخوانیم، بخوانیم و بخوانیم و دیگران را به خواندن دعوت کنیم. می توان به این منظور گروههای کوچک کتابخوانی در فضای خانواده، دوستان، یا محیط کار ایجاد نمود.

۵- مطالبه‌گر باشیم. این مطالبه‌گری می‌تواند از محیط کارمان آغاز گردد. بی‌تفاوتی و بی‌خبری دردی را از ما دوا نمی‌کند.

۶- سعی کنیم در حوزه مسئولیت خود بهترین عملکرد را داشته باشیم. جامعه ایران از "ایرانیان" تشکیل یافته است. اگر همه "ایرانیان" در حوزه مسئولیت خود بهترین عملکرد را داشته باشند، لاجرم ایرانی بهتر خواهیم داشت. اینکه مسئولین فاسدند، یا نظام اداری فاسد و ناکارآمد است، بهانه قابل قبولی برای عدم مسئولیت پذیری ما در دایره نفوذمان نیست.

۷- از انسان‌های "گوشت و پوست و خون دار" غافل نباشیم. با رعایت موارد ذکر شده در بند اول، می‌توانیم بیشتر به "هموطنانی" بیندیشیم که اصولا یخچالی ندارند که بتوانند در آن میوه‌ای بگذارند. همه ما کمپین‌هایی را در اطراف خود می‌شناسیم که می‌توانیم با اطمینان خاطر به آنها کمک کنیم تا برخی از انسان‌ها تنها کمی، فقط کمی شادتر باشند.

۸- فراموش نکنیم، ایران‌زمین، از شرایطی بسیار سخت سر برآورده است. "دل" همدیگر را خالی نکنیم، ایران و ایرانی این بار نیز از این تجربه تاریخی سربلند بیرون خواهد آمد. و در انتها همیشه این شعر زیبای مولانا رو زمزمه کنیم که:

تو مگو همه به جنگند و ز صلح من چه آید

تو یکی نه ای، هزاری، تو چراغ خود برافروز

 

به امید روزهای بهتر برای ایران وایرانی